محل تبلیغات شما

- مامان زنگ زده میگه فردا اول ماه صفر هست.یه دعا هست بخون و نیت کن برای بچه دار شدنت.

میگم قبلا انجامش دادم.تو دلم میگم خیلی کارا کردم و دهها نوع نذر کردم و نشده.یه دفتر داشتم که توش پر نذرهای کوچیک و بزرگمون بود که هیچ کدوم نشد. 

الان هم ناراحت نیستم که نشده،چون با راه دیگه ای خدا خواسته که مادر بشم.که از راه بهتری زندکیمون سامان گرفت.این رو فقط به حرف نمیگم از ته دلم میگم.

به این فکر میکنم که دو یا سه ساله که دیگه هیچ نذری نمیکنم.دعاهایی که برای حاجت گرفتن توصیه شده رو نمیخونم.

نه اینکه از خدا ناامید شده باشم،یا بگم اینا دروغه.نه.

اتفاقا برعکس.به خودم که دقیق میشم میبینم تو این دو سال بیشتر از قبل حکمت و لطف و رحمت خدا رو پذیرفتم.

میگن دعا سرنوشت ادم رو تغییر میده.من هم دعا میکنم ولی نوع دعا کردنم با قبل فرق کرده.

ولی در عوض هر روز بی نهایت خدا رو شکر میکنم. وقتی دوش میگیرم شاکرم.وقتی یخچال رو باز میکنم شاکرم.وقتی تو اینه خودم رو میبینم شاکرم.بعد از نماز تک تک نعمتهایی که تو ذهنم میاد رو میشمارم و شکر میکنم.

و اینجوری حالم بهتره.بیشتر از خوندن دعاهای عجیب و غریب برای حاجت روا شدن،دلم اروم میگیره و خدا رو کنارم حس میکنم.

ادمهایی رو دیدم که پشت هم رجب و شعبان و رمضان و بعد محرم و صفر رو روزه میگرفتن.

بعد در طول روز گناهان زیادی مرتکب میشدن.هیزی میکردن.از بیت المال استفاده ی شخصی میکردن. دروغ میگفتن مثل اب خوردن و خیلی کارهای دیگه.

ترجیح من این بود که این کارها نکنم و فقط روزه ی واجبم رو بگیرم.مطمئنم خدا هم راضی تره.

- دارم به رفتارم با زنداداش فکر میکنم.فکرم رو تعمیم میدم به کل رفتارهام.به این فکر میکنم که من در کنار همسر جان خیلی رشد کردم،بزرگ شدم.

همسر جان من بسیار مهربونه و هیچ کینه ای تو دلش نمی مونه.من کینه ای بودم، ولی حالا میبینم چقدر عوض شدم.

شده کسی به خونمون اومده که ازش متنفریم و چشم دیدنش رو نداریم.ولی نهایت احترام رو بهش گذاشتیم،چون مهمان برای ما بسیار عزیزه حتی اگر دشمنمون باشه.

به خیلی از رفتارهام فکر میکنم که کنار همسر جان اصلاح شده و از این بابت خوشحالم.مطمئنم اگر کس دیگه ای همسرم بودمن الان اخلاق و رفتارهای متفاوتی داشتم.

و اینجاست که نشون میده نقش همسر چقدر مهم و حیاتیه.که خواه ناخواه زن و مرد کنار هم شکل میگیرن و از هم الگو میگیرن.

خدا رو شکر میکنم برای داشتن مرد زندگیم.که حداقل ترین تغییری که کنارش کردم اینه که بی منت و بی چشمداشت محبت کنم.

* منظور من اصلا و ابدا این نیست که دعا کردن و خوندن ذکرهای توصیه شده بی فایده ست.من فقط نظر شخصی خودم رو نوشتم چون برام جالب بود که چقدر عوض شدم.

و خدایی که در این نزدیکی ست...

وسایل دلبندم رو چیدم...

خواننده های روشن و خاموش

رو ,میکنم ,خدا ,هم ,تو ,دعا ,خدا رو ,فکر میکنم ,میکنم که ,همسر جان ,شکر میکنم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدرسه ی بانشاط، بچه های شاد شهری زیبا که من میخواهم رونمایی اش دهم